شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ فلاحی علاوه بر بازی در «یرما»، کارگردانی این نمایش را نیز برعهده دارد. درکنار او دیگر بازیگرانی، چون علی رضایی اصل، زینب برات زاده، محمد طهان، امید وحدت پور و سمیه قائمی نیز به ایفای نقش پرداخته اند.
به بهانه اجرای نمایش «یرما» که این شبها در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه میرود با محمود فلاحی گفت وگویی داشته ایم که در ادامه پیش روی شماست.
فدریکو گارسیا لورکا یکی از نویسندگان شاخص اسپانیایی است که آثارش را بسیاری از بزرگان تئاتر دنیا اجرا کرده اند. آثار این نویسنده اسپانیایی بسیار به فرهنگ و آداب ورسوم ما نزدیک است، به طوری که حتی اگر ما از المانهای فولکلور اسپانیایی هم در نمایش استفاده کنیم، تماشاچی آنها را درک میکند و داستان برایش پیچیده نمیشود. «یرما» یکی از نمایشنامههای قوی فدریکو گارسیا لورکاست که پیش ازاین هنرمندانی، چون علی رفیعی، رضا گوران و امیررضا سیستانی آن را در تهران روی صحنه برده اند، اما در مشهد برای اولین بار است که این نمایشنامه اجرا میشود.
من حدود هشت سال روی متن نمایش «یرما» کار و از همه زاویهها آن را بررسی کردم. در این مدت طراحیهای مختلفی هم برای اجرا انجام دادم، اما درنهایت به فضای قاب صحنهای رسیدم، چون بخشی از این نمایشنامه به صورت سورئال و بخشی به صورت رئال طراحی و از بازیگران فرم زیادی نیز استفاده شده است. همچنین سعی داشتیم طراحی صحنه نمایش به گونهای باشد که مخاطب را به دامن طبیعت ببرد و یک فضا و زندگی دیگر را روایت کند. علاوه بر این موارد وقتی از نظر زیبایی شناسی به تئاتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که مخاطب کارهای قاب صحنهای را دوست دارد. خود من نیز میخواستم این فضا را تجربه کنم؛ درنتیجه نمایش «یرما» را به صورت قاب صحنهای اجرا کردیم.
من در این هشت سال روی شخصیت نقشها بسیار کار کردم؛ از این رو هرکس را که مناسب نقشها بود و از پس اجرای آنها برمی آمد فارغ از اینکه چه جایگاه و رزومهای دارد، برای حضور در نمایش انتخاب کردم؛ همچنین از آنجایی که میخواستم به داستان و سنتهای اسپانیا وفادار بمانم، به سراغ کسانی رفتم که از لحاظ آناتومی چهره به این فرهنگ نزدیک بودند. درنهایت همه گزینههای اولی که در ذهن داشتم انتخاب شدند و آنها نیز پذیرفتند با ما همکاری کردند؛ اما به تازگی صحبتهایی شده است مبنی بر اینکه من برای فروش در گیشه به سراغ برخی از بازیگران رفته ام که این صحبت درست نیست و در نمایش «یرما» هم بازیگران تازه کار و هم حرفه ایها حضور دارند.
من در ابتدا میخواستم نقش خودم را به بازیگر دیگری واگذار کنم، ولی متأسفانه گزینه مدنظرم را پیدا نکردم و مجبور شدم در نمایش بازی کنم؛ اتفاقی که قطعا کار کارگردانی را برایم سخت کرد.
وضعیت سالن نسبت به گذشته بهتر شده و سیستم سرمایشی راه افتاده است؛ البته هنوز ایراداتی وجود دارد و شرایط پشت صحنه چندان خوب نیست. از طرف دیگر اینکه هم زمان با ما نمایش دیگری روی صحنه میرود، کار ما را سخت کرده و باعث شده است نتوانیم نمایش را با کیفیتی که مدنظرمان است اجرا کنیم.
بله، ولی به نظر من باید یک هیئت نظارت به نمایشها امتیاز دهد تا گروهها براساس نمرهای که دریافت میکنند در یک سالن خاص روی صحنه بروند. در این صورت مشخص میشود نمایشهایی که در هر سالن اجرا میشوند، چه کیفیتی دارند. همچنین قیمت نمایشها نیز باید براساس درجه کیفی آنها تعیین شود.
انجمن نمایشی که دغدغه اش هنر و هنرمندان باشد باید این موضوع را پیگیری کند، اما متأسفانه ما مدتی میشود در مشهد انجمن هنرهای نمایشی نداریم و همه تصمیم گیریها درباره تئاتر توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان صورت میگیرد.
خیر. متأسفانه خیلی از هنرمندان بزرگ و سرمایههای شهرمان که باید این روزها کار کنند، به دلایل مختلف خانه نشین شده اند و کسانی که صلاحیت کار کردن ندارند، از این خلأ استفاده کرده اند و مشغول فعالیت هستند؛ اتفاقی که ضربه بزرگی به تئاتر مشهد وارد کرده و باعث شده است این هنر پویایی گذشته را نداشته باشد. به عنوان مثال سالن اصلی تئاتر شهر در گذشته جایگاه افراد بزرگ محسوب میشد و شاید زمانی شش ماه خالی میبود تا یک کار خوب در آن اجرا شود.
آن زمان سالن، شورای فنی داشت که اجرای هر کاری را قبول نمیکرد، ولی الان ما شورای فنی و شورای نظارت نداریم. البته سالن هم دست بخش خصوصی است که باید به اداره ارشاد اجاره دهد؛ از این رو مجبور است با اجرای هرکاری موافقت کند. آنها این موضوع را در نظر نمیگیرند که چه تئاتری توسط چه کسانی در حال اجراست. متأسفانه این روزها کیفیت بیشتر تئاترهایی که اجرا میشوند بسیار پایین است و هیچ ارگان نظارتی هم وجود ندارد تا کیفیت آثار را رصد کند. هیئت بازبینی نمایشها هم فقط مسائل ممیزی را بررسی میکند و کیفیت آثار را نمیسنجد.
۹۰ درصد این افراد با برطرف شدن مشکلات اقتصادی، پای کار میآیند. ۱۰ درصد هم کسانی هستند که با شرایط موجود، ممیزیها و قوانین دست و پاگیر کنار نمیآیند و منتظر هستند شرایط بهتر شود و با آثار خود حرفشان را بیان کنند.
خانه نشینی هنرمندان درکنار پررنگ شدن مسائل تجاری به این هنر ضربه زده است. درواقع اهمیت دادن بیش از حد به گیشه باعث شده است تئاتر جایگاه هنری خود را از دست بدهد؛ همچنین دغدغه مندی برای جلب رضایت مخاطب و اینکه نمایش حرفی برای گفتن داشته باشد میان هنرمندان و گروههای تئاتری کمتر شده است و همه این روزها تنها به گیشه فکر میکنند؛ بنابراین ما میبینیم این روزها کارهای بازتولید زیادی روی صحنه میروند، یعنی کارگردان کار خودش را راحت کرده و برای اجرای نمایش به سراغ آرشیوش میرود.
این درحالی است که مخاطب نیاز دارد کارهای جدید و متناسب با شرایط روز را ببیند. علاوه بر این موارد، گرانیها نیز بر فعالیت اهالی تئاتر تأثیر گذاشته است. تجهیزاتی مثل لباس و گریم و دکور بسیار گران شده و گروهها باید سالنهای اجرای نمایش را با قیمت بالایی اجاره کنند. دراین بین دستمزد بازیگران هم مثل همیشه نادیده گرفته میشود و همه کارها رفاقتی و به خاطر عشق بچهها به تئاتر پیش میرود.
چالش دیگری هم که چند سالی است گریبان تئاتر مشهد را گرفته، حضور برخی افراد است که یک ابزار اطلاع رسانی در دست دارند و از آن برای مسموم کردن فضای هنرهای نمایشی استفاده میکنند. این افراد اگر بخواهند کاری فروش داشته باشد، به صورتی فضاسازی میکنند که مسیر برای دیده شدن بیشتر آن اثر هموار شود، حتی اگر از کیفیت لازم برخوردار نباشد؛ اما اگر به هردلیلی با هنرمندی مشکل داشته باشند، دست به حاشیه سازی میزنند، به طوری که برای آثار خوب هم نقد منفی مینویسند و ایرادهای الکی میگیرند تا آن کار نفروشد و ذهن و افکار مردم به سمتش نرود.